مارال و واکسن 5/1 سالگیش
امروز ٢١ فروردین ٩١ هست ومارالی با مامان رفتند بهداشت. توی هر دو تا پای گوگولیش واکسن به بهه زدن و یه قطره هم توی دهنش ریختن.مارالم خیلی دردش اومد خیلی گریه کرد ولی از اونجایی که به درد خیلی سفته تا اومدیم سوار ماشین شدیم دیگه یادش رفت.آخی مامانی... دلم خیلی برات سوخت. حالا که اومدیم خونه هنوز درد نداره مامان اول یخ میزاره بعدشم گرمش میکنه.بعد از ٤ و ٥ ساعت آخ آخهای خنده داره مارالم شروع میشه. روی زمین تاب میخوره و میگه :آخ .....آخ ببینید حالا که نمیتونه راه بره برای ٢ روز توی رختخواب میمونه پس مجبوره کتاب داستان بخونه. مامان هم کمکش میکنه تا مارالی کتاب می می نی شو بخونه خب حالا دیگه درد مارال شروع شده. نی نی مامان...
نویسنده :
لیلی
16:12